اثار پایور دانلود

دانلود سنتور              فیلمدر محضر استاد پایور              موسیقیچهارمضراب اصفهان

                                                

    موسیقی قطعه « زرد ملیجه » (دشتی)  

گفتگو با استاد فرامرز پایور

«خوارزمی»: ساخته فرامرز پایور (اجرای ارکستر)

قطعاتی صوتی: 

گل های تازه شماره ۱۰۲: با صدای محمد رضا شجریان

«گفتگو»: اثری از فرامرز پایور با اجرای استاد صبا و فرامرز پایور

«پرنده»: دونوازی فرامرز پایور و محمد اسماعیلی در شور

رنگ ابوعطا: سنتور فرامرز پایور، کمانچه رحمت الله بدیعی و ضرب محمد طهماسبی - آلمان 1979

چهارمضراب دشتی: دو نوازی فرامرز پایور و حسین تهرانی

 

قطعات تصویری:

 

    اجرای کامل چهارمضراب سه گاه در حافظیه (ضرب استاد تهرانی و سنتور استاد پایور)

 

    سه نوازی آقایان رحمت ا... بدیعی، پایور و تهرانی (در فیلم صبا از زبان دیگران)

 

    قسمتی از کنسرت به یاد تهرانی با اجرای گروه فرهنگ و هنر و گروه ضرب

 

    چهارمضراب شور (سنتور استاد پایور و تنبک استاد اسماعیلی)

 

 

     تصنیفی در دستگاه سه گاه با آواز خاطره پروانه و اجرای گروه فرهنگ و هنر

 

     قطعه «گفتگو» (سنتور فرامرز پایور و ویولن ابوالحسن صبا) اجرا و ضبط در سال ۱۳۳۵

 

     تصنیف «ساربان» : آواز سیامک شجریان

 

     پیش درآمد سه گاه (اجرای ارکستر)

 

     آلبوم کامل ساز قصه گو با اجرای گروه فرهنگ و هنر (آواز محمد رضا شجریان)

 

صبا

ای صبا با تو چه گفتند که خاموش شدی ...

یکی از هنرمندان بزرگ ایران که خدمت مهمی به عالم هنر کرده است، ابوالحسن صبا می باشد که از خانواده ای هنرمند بود و پدر و پدربزرگ و جدش نیز از هنرمندان زمان بودند و شاگردان زیادی در کشور ما تربیت کرده اند.

ابوالحسن صبا فرزند دکتر ابوالقاسم کمال السلطنه فرزند جعفرخان حکیم باشی معروف به صدرالحکماء و از نواده های فتحعلی خان صبا ملک الشعرای دربار قاجار بوده است. ابوالحسن صبا در سال 1281 خورشیدی در خانواده ای تولد یافت که اهل هنر و ادبیات و طبابت بودند. به علت تسلط پدر صبا به ادبیات فارسی و عربی به او لقب کمال السلطنه را دادند. مادر صبا نقل کرده است که ابوالحسن از بچگی لب ایوان می نشست و چند تار به انگشت خود می بست و با دهان صدای سازهای مختلف را در می آورد. کمال السلطنه پسر دیگری داشت به نام عبدالحسین و سه دختر داشت که همه هنرمند و دلبسته به موسیقی بودند. با این که برادرش عضو وزارت خارجه بود و صاحب مقاماتی شد ولی به کار هنری ادامه میداد.

استاد ابوالحسن صبا

دکتر گلشن ابراهیمی می نویسد: ابوالحسن صبا تحصیلات مقدماتی را در مدرسه علمیه و سپس در کالج آمریکایی به پایان رسانید و به زبان و ادبیات فارسی و انگلیسی آشنایی یافت.

ابوالحسن صبا در سال 1308 به مدیریت مدرسه صنایع ظریفه رشت منصوب شد و شاگردان زیادی تربیت کرد. با تمام علاقه ای که به مردم گیلان داشت به علت آب و هوای گیلان که برایش مساعد نبود به تهران آمد و خانه موروثی خود را در کوچه ظهیر الاسلام برای تدریس موسیقی در نظر گرفت که بعداً به (موزه صبا) تبدیل شد.

ابوالحسن صبا قبل از فوتش در مصاحبه ای گفت، تا کنون سه هزار تن را تعلیم داده است. از بدشانسی موسیقیدانان ایران و دوستداران هنر، ابوالحسن صبا خیلی زود از جهان رفت و در تاریخ 29 آذر سال 1336 چراغ عمرش خاموش شد و دوستان و علاقمندان بیشمار خود را دچار حرمان ابدی نمود.

ابوالحسن صبا درباره فراگرفتن موسیقی چنین می گوید:

پدرم علاقه مفرطی به موسیقی داشت، یعنی خودش هم آشنا به ساز ایرانی بود و از کودکی یعنی از شش سالگی مرا نزد اساتید وقت راهنمایی کرده بود. قبل از این که شروع به مشق ویلن بکنم با سازهای ایرانی از قبیل سه تار، تار، سنتور و ضرب آشنا شدم، حتی قدری هم کمانچه زدم. بعداً اطلاعات خودم را به ویولون منتقل کردم و تقریباً یک مکتب خصوصی برای ویولن ایجاد شد و کتابهایی در این خصوص نوشته و انتشار دادم.

صبا از کودکی در نواختن انواع سازهای اصیل ایرانی مهارت داشت، اما شگفتی هنر او را باید از زمان تأسیس مدرسه عالی موسیقی دانست که در سال 1302 به همت استاد علینقی وزیری و با یاری سردار سپه در تهران آغاز به کار کرد. تأسیس این مدرسه میدانی برای عرضه مهارت و نبوغ او بود.

وقتی ابوالحسن صبا درگذشت، شهریار شاعر مشهور درباره او چنین سرود:

ای صبا با تو چه گفتند که خاموش شدی؟                      چه شرابی به تو دادند که مدهوش شدی؟

تو که آتشکده عـشـق و مـحـبـت بـــودی                         چه بـلا رفت که خاکسـتـر خاموش شدی؟

به چه دستی زدی آن ساز شبانگاهی را                        که خـو از رقت آن بـیخود و بـیـهوش شدی؟

تو بصد نغمه، زبان بودی و دلها هم گوش                     چه شنفتی که زبان بستی و خود گوش شدی؟

خلق را گر چه وفا نیست و لیکن گل من                          نه گمان دار که رفـتـی و فـرامـوش شـدی؟

تـا ابـد خـاطـر ما خونی و رنگین از تست                          تو هم آمـیـخـتـه بـا خـون سـیاوش شـدی؟  برگرفته ازhttp://www.santoor-payvar.blogfa.com/cat-2.aspx